حدیث عشق من و تو،حدیث ابر بهاریست،
تو از قبیله لبخند،من از قبیله اندوه.فضای فاصله صد آه،
فضای فاصله صد کوه،تو از سپیده و نوری،من از شقایق گلگون
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به صد هزار درمان ندهم
اگه کسی بهت گفت خوشگلی، اول یه لبخند ملایم بزن...
بعد با مشت بزن تو چونش تا دیگه مسخرت نکنه
از شنبه درون خود تلنبار شدیم / تاآخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم / جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم
یکی از فاتزیای دوران بچگی من اینه که:
اون کلاغه بود که به خونش نمیرسید!!یه دربس بگیره برگرده سر خونه زندگیش
بیچاره زن و بچه داره...این زنش که بلد نیس بره یارانه بگیره
یکی از فانتزی های من اینه که: کاش یکی بود که فقط با یکی بود
اگه اینجوری بود دیگه دلی شکسته نمیشد
فانتزی من اینه ک برم توی باغچه خونمون و در حالی ک دارم گل میکارم یه صندوقچه پیدا کنم که توش اسناد مربوط به سر راهی بودنم باشه
دیروز رفتم دکتر گفت اس ام اس خونت کم شده، میتونی برام کاری بکنی؟
تو چرا روز به روز چاق تر میشی؟ میدونی از کجا فهمیدم؟ آخه هر روز جای بیشتری توی قلبم باز میکنی!